اصول حسابداری چیست؟ + 7 اصل مهم در اصول حسابداری

معرفی انواع اصول حسابداری در مجله سپیدار سیستم

اصول حسابداری چیست؟ + 7 اصل مهم در اصول حسابداری

حسابداری، زبان کسب و کار است و اصول حسابداری، گرامر این زبان را تشکیل می‌دهند. این اصول، قوانین و دستورالعمل‌هایی هستند که حسابداران برای ثبت و گزارش معاملات مالی پیروی می‌کنند. اصول حسابداری، اطمینان می‌دهند که اطلاعات مالی به‌طو دقیق و یکپارچه ثبت شده و قابل مقایسه با دیگر شرکت‌ها است. این اصول، سنگ بنا تصمیم‌گیری‌های مالی سازمان‌ها و افراد هستند. بدون آن‌ها، تحلیل و تفسیر اطلاعات مالی به‌طورموثر ناممکن خواهد بود. اگر می‌خواهید به تسلط بر زبان حسابداری برسید، این مقاله را از دست ندهید. با ما همراه شوید تا درک بهتری از این اصول داشته باشید و به زبان کسب و کار مسلط شوید.

اصول حسابداری چیست؟

اصول حسابداری، مجموعه‌ای از قوانین و دستورالعمل‌ها هستند که حسابداران برای ثبت و گزارش معاملات مالی از آن‌ها پیروی می‌کنند. استفاده از این اصول فواید متعددی دارد که در زیر به مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:

دقت و شفافیت: اصول حسابداری باعث می‌شوند تا اطلاعات مالی به‌طوردقیق و شفاف ثبت و گزارش شوند. این امر به افزایش اعتماد سهام‌داران، مدیران، بانک‌ها و سایر ذی‌نفعان کمک می‌کند.

یکنواختی: اصول حسابداری باعث می‌شوند تا اطلاعات مالی در سازمان‌های مختلف به یک‌شکل ثبت و گزارش شوند. این امر به مقایسه عملکرد سازمان‌های مختلف کمک می‌کند.

تصمیم‌گیری: این اصول باعث می‌شوند تا اطلاعات مالی به‌گونه‌ای ثبت و گزارش شوند که به تصمیم‌گیری‌های مالی کمک کند. این امر به افزایش کارایی و بهره‌وری سازمان کمک می‌کند.

به‌طورکلی، اصول حسابداری یک ابزار حیاتی برای مدیریت موثر مالی سازمان‌ها هستند.

اصول حسابداری؛ مجموعه مقررات ثبت گزارش‌های مالی

1. اصل درآمد (Revenue principle)؛ نگاهی عمیق به اصول حسابداری

قاعده کلی آن است که درآمد هنگامی که کسب می شود باید ثبت گردد و نه قبل از آن. برای درک بهتر این مفهوم پیشنهاد می‌کنیم مطلب انواع روش‌های حسابداری را مطالعه کنید. قانون کلی برای شناخت درآمد، قابل اندازه گیری بودن، موراد مربوط به درآمد و قابل اتکا بودن آن است. به عبارتی دیگر مطابق با اصل تحقق ، درآمد باید به محض تحقق شناسایی شود و نه در زمان دریافت وجه نقد. بر اساس اصل درآمد، باید سه شرط زیر برای ثبت درآمد محقق شود:

  1. عملیات مربوط به تحصیل درآمد تکمیل شده باشد.
  2. مبلغ درآمد به طور معقول و مطمئن قابل اندازه گیری باشد.
  3. قابلیت وصول آن به طور معقول، مطمئن باشد.

پنج روش متداول شناسایی درآمد؛ از فروش تا درصد پیشرفت کار

شناسایی درآمد، به معنای تعیین زمانی است که درآمد شناسایی می‌شود و همچنین چگونگی حساب کردن آن است. پنج روش شناسایی درآمد شامل: روش فروش، وصول، اقساطی، تکمیل کار و روش درصد تکمیل کار می‌شود. هر روش شناسایی درآمد، برای شرایط خاصی مناسب است. برای مثال، روش فروش برای شرایطی که درآمد در مقطع فروش شناسایی می‌شود، مناسب است. اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری در زمینه اصل‌‌های حسابداری کسب کنید، به شما پیشنهاد می‌کنیم مقاله اصول و مفروضات حسابداری را مطالعه کنید.

اصل درآمد؛ شناسایی درآمد در لحظه تحقق

2. اصل بهای تمام‌شده (Cost principle)؛ منعکس‌کردن دارایی‌ها به میزان بهای تمام‌شده

طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت می‌گردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله نقدی آن تاریخ تحصیل است. بدهی‌ها نیز معادل وجه نقد جاری مبادله که به عنوان بدهی متقبل شده مورد اندازه گیری قرار گرفته و ثبت می‌شود. چنانچه دارایی از طریق مبادلات غیر پولی در اختیار واحد تجاری قرار گیرد، ارزش متعارف دارایی تحصیل شده رایگان نیز، ارزش متعارف (منصفانه) دارایی مشابه در بازار در زمان انتقال مالکیت است.

هزینه‌های مستقیم مربوط به تولید کالاهای فروخته شده توسط یک شرکت است بهای تمام شده به زبان ساده است. این مقدار شامل هزینه مواد مصرفی در تولید کالا و هزینه‌های مستقیم نیروی کار مورد استفاده در تولید آن می‌شود. در واقع «بهای تمام شده کالای فروش رفته» هزینه ایجاد محصولاتی است که یک شرکت به فروش می‌رساند؛ بنابراین فقط،  هزینه‌هایی لحاظ می‌شوند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مربوط هستند. 

اصل بهای تمام‌شده؛ هزینه مواد مصرفی در تولید کالا

معایب و مزایای استفاده از بهای تمام‌شده تاریخی

بهای تمام شده یا Historical Cost Accounting (HCA)، یکی از روش‌های محاسبه هزینه‌ها در حسابداری صنعتی است. از مزایای استفاده از این روش می‌توان به‌سادگی و قابلیت تایید اطلاعات مالی، کاهش تاثیر داوری شخصی در تهیه گزارش‌ها مالی، و ارائه اطلاعات مالی به‌صورت مستقل از تغییرات بازار اشاره کرد. با این‌حال، این روش معایبی نیز دارد.
بهای تمام شده، ارزش واقعی دارایی‌ها را نشان نمی‌دهد و تاثیر تورم را در تخمین ارزش دارایی‌ها نادیده می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال، اگر قیمت یک دارایی در بازار افزایش یابد، ارزش آن در گزارش‌ها مالی بازتاب داده نمی‌شود. در نتیجه، استفاده از بهای تمام شده تاریخی در تهیه گزارش‌ها مالی، ممکن است باعث ایجاد خطاهایی در تخمین ارزش دارایی‌ها شود.

3. اصل تطابق هزینه (Expense principle)؛ چگونه هزینه‌های دوره‌ای را شناسایی کنیم؟

اصل هزینه یا Expense principle در تعریف حسابداری به معنای تطبیق هزینه‌ها با درآمدها در همان دوره مالی است. به‌عبارت‌دیگر، هزینه‌ها باید در دوره‌ای که درآمدهای مرتبط با آن‌ها در آن دوره شناسایی شده‌اند، شناسایی شوند. این اصل به معنای تاخیر در شناسایی هزینه‌ها در دوره‌های بعدی که درآمدهای مرتبط با آن‌ها در دوره‌های قبلی شناسایی شده‌اند، نیست.

به‌عنوان‌مثال، فرض کنید یک شرکت در ماه جاری کالاهایی به ارزش ۱۰۰،۰۰۰ دلار خریداری کرده و آن را در ماه بعد به ارزش ۱۵۰،۰۰۰ دلار فروخته است. طبق اصل هزینه، هزینه ۱۰۰،۰۰۰ دلار باید در ماه بعد شناسایی شود، زمانی که درآمد مرتبط با آن نیز شناسایی شده است. در غیر این صورت، هزینه‌ها در دوره‌های قبلی شناسایی می‌شوند که ممکن است قبل از دوره‌ای باشد که درآمدهای مرتبط با آن‌ها شناسایی شده‌اند.

معمولاً هزینه‌هایی وجود دارند که نمی‌توان آن‌ها را با درآمدهای خاصی مرتبط کرد، مانند حقوق مدیریت، اجاره و خدمات عمومی. این هزینه‌ها به‌عنوان هزینه‌های دوره‌ای شناخته می‌شوند و در دوره‌ای که با آن‌ها مرتبط هستند، به‌عنوان هزینه شناسایی می‌شوند.

اصل تطابق هزینه؛ برابری هزینه با درآمد

ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه در اصل مقابله

برخی هزینه ها ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد. مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل و تحویل کالا.

تخصیص منطقی و سیستماتیک در اصل تطابق در حسابداری

چنانچه در مواردی انتفاع از یک دارایی بیش از یک دوره گزارشگری صورت سود و زیان به طول انجامد، و ارتباط مستقیم و آشکار علت و معلولی بین رویداد هزینه و درآمد خاص وجود نداشته باشد و انقضای بخشی از بهای تمام شده دارایی ها در ایجاد درآمد در چند دوره نقش اساسی ایفا کند، در چنین شرایطی کل بهای تمام‌شده بین دوره‌های مالی که انتظار انتفاع از آن می‌رود، به روش منطقی، منظم و سیستماتیک سر‌شکن می‌شود. مثال: هزینه استهلاک دارایی های ثابت، هزینه بهره تسهیلات بلند‌مدت، هزینه اجاره، هزینه بیمه.

ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه در اصل مقابله

برخی هزینه‌ها در انواع حسابداری ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد. مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل و تحویل کالا.

اصل تطابق درآمد و هزینه و شناخت بلادرنگ ( تسریع در شناخت)

چنانچه بین هزینه بطور عینی ارتباط مستقیم و آشکاری با درآمدی خاص، وجود نداشته باشد و مخارج مزبور نیز، در دوره جاری فاقد منافع آتی بوده و صرفاً منافع اقتصادی دوره جاری از آن قابل انتظار باشد، علاوه بر این، ارتباط بین هزینه با درآمد شناسایی شده مرتبط با یک دوره زمانی مشخص باشد، در چنین شرایطی کل مخارج متحمل شده را بلادرنگ به عنوان هزینه دوره شناسایی می‌کنیم. مثال: حقوق پرداختی به مدیران و کارکنان اداری، هزینه های ناشی از دعاوی حقوقی.

هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) با اصل تطابق

هزینه‌ای که تعیین ارتباط آن به دوره یا دوره‌های مختلف غیر ممکن بوده و انتظار منافع جاری و آتی برای آن غیر قابل تصور می‌باشد. در چنین شرایطی، آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسایی و از درآمد دوره جاری کسر می‌گردد. مثال: جرایم پرداختی، خسارات وارده به دارایی ها در اثر حوادث غیر مترقبه. برای دریافت نکات مهم مالیاتی در خصوص اصل تطابق حسابداری، باید ماده 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم را مطالعه کنید.

4. اصل عینیت (Objectivity principle)؛ کلیدی برای ایجاد شفافیت در حسابداری

اصل عینیت یا Objectivity Principle، بیان می‌کند که که حسابداران باید از داده‌های عینی و قابل‌اندازه‌گیری استفاده کنند و از ارائه داده‌های ذهنی یا خودساخته بپرهیزند. اصل عینیت در حسابداری به این معنا است که اطلاعات حسابداری باید بر اساس مستندات و مدارک قابل‌اندازه‌گیری و قابل‌تأیید باشد. این اصل باعث می‌شود که اطلاعات حسابداری دقیق، قابل‌اعتماد و قابل‌مقایسه باشند.

اصل عینیت یکی از مهم‌ترین اصول حسابداری است و باعث می‌شود که حسابداران بتوانند اطلاعات مالی را به‌صورت دقیق و بدون تعصب گزارش دهند. بیایید یک مثال بزنیم. فرض کنید شما صاحب یک کافه هستید و یک دستگاه قهوه‌ساز جدید خریداری کرده‌اید. اصل عینیت بیان می‌کند که هزینه این دستگاه باید بر اساس فاکتور خرید آن (مستندات و مدارک قابل‌اندازه‌گیری و قابل‌تأیید) ثبت شود، نه بر اساس ارزشی که شما به آن می‌دهید یا هزینه‌ای که فکر می‌کنید در آینده برای آن پرداخت خواهید کرد (داده‌های ذهنی یا خودساخته). این اصل باعث می‌شود که اطلاعات حسابداری مطمئن باشند.

اصل عینیت؛ استفاده از داده‌های قابل‌اندازه‌گیری

5. اصل افشای کامل (Full Disclosure Principle)

اصل افشای کامل در حسابداری ایجاب می‌کند که رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل، افشاء گردد. به طور کلی، ارائه هرگونه اطلاعات درباره رویدادها و وقایع مالی در متن صورت های مالی و یا ضمائم از طریق یادداشت های توضیحی همراه با گزارشات مالی که بتواند بطور معقول در تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان تاثیر گذار باشد را اصل افشا می‌گویند.

اصل افشا در حسابداری، به این معنا نیست که هر چیزی باید افشاء گردد، بلکه در افشاء اطلاعات، اولاً باید هزینه تهیه و افشاء و ثانیاً مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گیرد. اصل افشا با اجتناب مالیاتی، رابطه متقابل دارد؛ به عبارتی هرچه کیفیت اطلاعات داخلی و کیفیت افشا بهتر باشد، اجتناب از مالیات هم بیشتر خواهد بود.

اصل افشاسازی؛ ارایه رویدادها و وقایع در گزارش مالی

6. اصل تفکیک شخصیت؛ اساسی‌ترین مفروض حسابداری

اصل تفکیک شخصیت یا Separate Entity Assumption، یکی از مبانی اصلی حسابداری است. بر اساس این اصل، هر واحد اقتصادی به‌عنوان یک واحد مستقل از مالک یا مالکان خود و نیز جدا از موسسه‌های دیگر در نظر گرفته می‌شود. این فرض به هر مؤسسه یک شخصیت حقوقی مستقل می‌بخشد که این امکان را دارد برای دارایی، بدهی و هزینه تعهد و درآمد تحصیل کند.

بر اساس این فرض، مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث، جز منابع تعهدات واحد تجاری محسوب نمی‌گردد. این اصل از اساسی‌ترین مفروضات حسابداری است. به‌عنوان‌ مثال: فردی که صاحب یک فروشگاه مواد غذایی و یک تعمیرگاه است، هر کدام به‌صورت مستقل یک واحد تجاری هستند. هر کدام از این واحدهای تجاری باید شخصیت مستقل حسابداری داشته باشند و رویدادهای مالی هر کدام در بخش حسابداری خودش ثبت بشود.

اصل شخصیت؛ هر واحد اقتصادی یک شخصیت مستقل

7. اصل استمرار یا تداوم فعالیت؛ ارائه گزارش‎های مالی معتبر در یک دوره زمانی

اصل استمرار یا تداوم فعالیت (Continuity Assumption)، یکی از مبانی کلیدی حسابداری تولیدی است. این اصل بیان می‌کند که یک کسب‌وکار باید به‌طورمداوم فعالیت خود را ادامه دهد. بر اساس این فرض، دارایی‌ها و بدهی‌ها به دو دسته جاری و بلندمدت تقسیم می‌شوند. این فرض بر پایه ایده‌ای است که یک واحد تجاری برای یک دوره زمانی به‌صورت نامحدود فعالیت خود را ادامه می‌دهد. 

البته به این معنی نیست که واحد تجاری عمر نامحدود دارد، بلکه بیان‌گر این است که واحد تجاری برای یک دوره زمانی کافی برای اجرای عملیات، انجام قراردادها و ایفای تعهدات خود، دوام و بقا خواهد داشت. اصل تداوم فعالیت، امکان ارائه گزارش‌های مالی معتبر و قابل‌مقایسه را فراهم می‌کند. این اصل باعث می‌شود که گزارش‌ها مالی بازتاب دقیق‌تری از عملکرد مالی یک سازمان در یک دوره مشخص داشته باشند. 

استفاده از اصول حسابداری برای تداوم بخش‌های مختلف یک سازمان

حسابداری یکی از مهمترین علوم مدیریتی است که در هر سازمانی باید به آن توجه شود. اصول حسابداری، قواعد و دستورالعمل‌هایی هستند که شرکت‌ها برای گزارش اطلاعات مالی باید از آن‌ها پیروی کنند. در اینجا به بررسی 8 اصل حسابداری تحقق درآمد، بهای تمام‌شده، اصل هزینه، تطابق، عینیت، افشای کامل، تفکیک شخصیت و اصل استمرار یا تداوم فعالیت پرداخته‌‌ایم. اصول حسابداری، الگویی برای انجام کارهای حسابداری هستند که مدیر مالی یک شرکت باید در بخش‌های مختلف حسابداری از آن‌ها استفاده کند. این اصول، نوعی الگوی انجام کار هستند که باید در هر سازمانی به آن‌ها توجه شود. اگر درباره این اصول سوال یا نظری دارید از طریق کامنت‌ها در همین بخش با ما در میان بگذارید.


نرم افزار حسابداری شرکتی سپیدار همکاران سیستم، با چهار بسته‌‌ی تولیدی، خدماتی، بازرگانی و پیمانکاری، برای مدیریت چابک‌تر شرکت‌های کوچک طراحی شده است و متناسب با نیازهای این کسب‌وکارها، کاربری بسیار ساده‌ای دارد.

اصول حسابداری چیست؟ + 7 اصل مهم در اصول حسابداری