موفقیت هر سازمانی در گرو برآورد دقیق هزینهها، تخمین زمان انجام کارها و برنامهریزی درست است. به همین خاطر هم راندمان و بهرهوری را لازمه تولید، توسعه و پیشرفت میدانیم. در این مسیر بار اصلی بر دوش مدیران است تا با برآورد دقیق زمان و هزینه تولید نهایی هر محصول، انتظار دقیق و واقعی از پرسنل داشته باشند و از حجم بالای کار، بیانگیزگی و چالشهای کاری جلوگیری کنند. در ادامه قصد داریم به بررسی کارسنجی و زمانسنجی بپردازیم. با این مقاله از سپیدار سیستم همراه باشید.
کارسنجی چیست؟
درباره کارسنجی تعاریف مختلفی ارائه شده اما در یک تعریف کلی و علمی، بهترین روش انجام کار و تخمین زمان استاندارد برای تکمیل فرایند کار را کار سنجی یا روشسنجی میگوییم. در این تعریف معیار اصلی زمان استاندارد است، یعنی زمانی که تلف نشده و برای هدف اصلی استفاده شود. کارسنجی یکی از مهمترین تکنیکهای مطالعه کار است و برای بهبود بهرهوری سازمان، بهبود ثمربخشی و راندمان پرسنل از دادههایش استفاده میشود.
تاثیر کارسنجی و زمانسنجی بر حسابداری صنعتی
حسابداری بهای تمام شده یا همان حسابداری صنعتی روشی برای هزینهیابی محصولات یا خدمات است. محاسبه بهای تمام شده است که بر قیمتگذاری و سودآوری سازمان تاثیر دارد. کارسنجی چه تاثیری بر محاسبه بهای تمام شده دارد؟
- محاسبه دقیقتر حقوق و دستمزد تولید
- تصمیمگیری دقیق مدیران درباره بودجهریزی تولید
- مدیریت بهتر هزینهها با مدیریت زمان فعالیتها
کارسنجی چه اهدافی را دنبال میکند؟
کارسنجی Work Measurement) WM) فقط با هدف بهبود بهرهوری در سازمان انجام نشده و اهداف دیگری هم دارد، مثلاً بیشتر سازمانها با هدف سنجش عملکرد پرسنلشان از کارسنجی استفاده میکنند تا بتوانند برای هر نیروی کار، انتظارات واقعبینانهای داشته باشند. علاوهبر این، سه مورد زیر از اهداف اصلی کارسنجی هستند:
- تعیین واقعگرایانه اهداف سازمانی و عملیاتی برای پروژهها
- معرفی و ارائه روشهای کاربردی برای سهولت در کار همراه با تولید بهصرفه و سریع
- شناسایی میزان زمان بیاثر برای جلوگیری از اتلاف وقت در بازه تولید
کاربردهای کارسنجی در سازمان
علاوهبر نقش مهمی که کارسنجی در حسابداری صنعتی دارد، این تکنیک قرار است به مدیران کمک کند تا در زمان مناسب بهترین بهرهوری سازمانی را داشته و از هر نیروی کار انتظارات واقعبینانهای داشته باشند. این مسئله به رضایت بیشتر نیروی کار هم کمک میکند، زیرا هم دچار حجم کاری بالا نشده و اصطلاحاً overload نمیشوند و هم از راندمان کارشان رضایت بیشتری دارند.
از طرف دیگر کارسنجی در جلوگیری از اتلاف زمان و هزینه هم مؤثر است. در همین راستا برخی از مهمترین کاربردهای کارسنجی به شرح زیر است:
- بهبود برنامهریزی درونسازمانی برای پرسنل
- امکان ارزیابی دقیق نیروها براساس انتظارات واقعی
- کاهش هزینه تولید و برآورد قیمتنهایی مقرونبهصرفه برای محصول
- ارائه سرویس و خدمات بهتر برای مشتریان و مصرفکنندگان
- بهبود رابطه با مشتری همراه با افزایش راندمان سازمانی
- بهبود برنامهریزی زمانی برای روند کار
- کمک به برنامهریزی بهتر برای خرید آخرین تجهیزات موردنیاز
- برآورد و تخمین زمان دقیق برای فرایند کار
زمانسنجی چیست؟
زمانسنجی شامل تکنیکها و روشهای برآورد و تخمین زمان دقیق برای انجام کار است، حالا این کار میتواند توسط شخص یا اپراتور و یا حتی ماشین انجام شود، اما برآورد زمان دقیق انجامش برعهده روشهای زمانسنجی است. در سازمانی که با طیف وسیعی از مخاطب روبهرو است، حجم بالایی از سفارشها را دارد و برای ارائه خدمات بهتر میخواهد تا جای ممکن هزینههایش را هم کاهش دهد، باید از تکنیکهای زمانسنجی استفاده کرد؛ زیرا منجر به تحلیلهای دقیقتر میشود.
تکنیکهای کارسنجی و زمانسنجی چیست؟
اولین تکنیک پیشنهادی PDCA یا چرخه دمینگ است که از ابتدای 4 کلمه زیر تشکیل شده:
- Plan: یافتن هدف کارسنجی و انتخاب شیوه گردآوری دادهها
- Do: گردآوری دادههای کارسنجی
- Check: تحلیل داده و ارائه پیشنهاد بهبود
- Act: پیادهسازی پیشنهادهای بهبود
تکنیک بعدی MTM) Methods-Time Measurement) و از زیرمجموعههای سیستم PMTS است که در سطوح مختلفی از آن استفاده میشود. در این تکنیک فرایندهای کاری به فعالیتهای جزئی و کوچکتر تقسیم شده تا انرژی و زمان سازمان هدر نرود. سپس زمان انجام هر کدام از فعالیتهای جزئی ثبت شده تا در بانک اطلاعاتی ذخیره شود و برای زمانسنجیهای بعدی استفاده شود. این روش با شناسایی، طبقهبندی و توضیح کارها و حرکاتی انجام میشود که طی انجام یک فرایند کاری رخ داده تا زمان از پیش تعیین شده و استاندارد برای هر کار برآورد شود.
سومین روش پیشنهادی MOST) Maynard Operation Sequence Technique) یا تکنیک توالی عملیات است. درنظر داشته باشید که در برنامهریزی سیستم در محیطهای کاری و صنعتی، طوری برنامهریزی شده که زمان و روش انجام کار یک کارگر یا ماشین برآورد شده است، حالا برای محاسبه این زمان انجام، باید کار به عناصر حرکتی مختلف تقسیم شده و هرکدام زمان استاندارد خودش را داشته باشد تا در آخر کل زمان اجرای همه عناصر کار و فعالیتهای مجاز مثل نهار و… جمع شده و از نتیجه نهایی زمان، استاندارد اصلی برآورد شود.
تکنیک بعدی که در اصل یک نمودار مدیریت پروژه است را به نام PERT میشناسیم. از این نمودار برای نشاندادن جدول زمانی پروژهها استفاده میشود تا مدیران بتوانند مدتزمان پروژهها را براساس تجزیه و تحلیل توالی کار تخمین بزنند. آخرین و پنجمین تکنیک پیشنهادی Gantt است که به آن چارت یا نمودار گانت هم میگویند. از این نمودار برای مدیریت پروژه و در اصل برای سادهسازی پروژهها استفاده میشود؛ که مدیران یک تصویر و نمای کلی از کارهای در طول پروژه داشته باشند و بتوانند براساس آن برنامهریزی و پیگیریهای لازم را انجام دهند.
کلام آخر
همانطور که میدانید در هر سازمانی برای تولید بهرهور نیاز به حساب و کتاب دقیق و برآورد دقیق هزینهها و البته زمان انجام هر کار است؛ که با روشها و نمودارهای پیشنهادی میتوانید تخمین زمان دقیق را داشته باشید، از آن طرف برای برآوردهای مالی هم میتوانید از نرمافزارهای مالی جامع و یکپارچه استفاده کنید، برای آشنایی با سیستم تولید سپیدار و مشتریان موفق سپیدار و نرمافزارهای اختصاصی هر سازمان و کسبوکار میتوانید با بخش فروش و کارشناسان مجرب سپیدار سیستم در تماس باشید.